جدول جو
جدول جو

معنی کرتن کله - جستجوی لغت در جدول جو

کرتن کله
(کَ تَ کَ لَ / لِ)
در تداول مردم قزوین، غول بی شاخ ودم. آدم نامرتب و بدقواره و بی ریخت که تناسب و موزونی میان اندامهای او نباشد. (یادداشت مؤلف) ، کروکدیل. تمساح. (یادداشت مؤلف). در کتاب الاطعمه والاشربه از کتاب شرایع محقق حلی ترجمه کلمه عضاه کرتن کله آمده و این ترجمه صحیح است و شبیه یونانی و لاتین و فرانسۀ این کلمه و اینکه محقق آن را در ردیف وبر و خز و فنک و سمور و سنجاب می آورد مؤید صحت آن است، چه در قدیم هم مانند امروز از پوست کرتن کله جامه می کرده اند چنانکه امروز نیز از آن جامه و کیف و کفشهای گرانبها کنند. (یادداشت مؤلف) ، نام نوعی حیوان است شبیه به سوسمار که مارگیران و حقه بازان در بساط خود نمایش می دهند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ تَ)
دهی است از دهستان نور مازندران. (از سفرنامۀ مازندران رابینو ص 110)
لغت نامه دهخدا
تار عنکبوت
فرهنگ گویش مازندرانی
روستایی از توابع شهرستان تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی در جنگلی نزدیک روستای کدیر نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع خرم آباد واقع در شهرستان تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی واقع در منطقه ی سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع زوار واقع در شهرستان تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی